در طول تاریخ، هرگاه فناوری جدیدی وارد عرصه هنر شده، واکنشهای متفاوتی از سوی جامعه هنری برانگیخته است. از ظهور عکاسی در قرن نوزدهم گرفته تا انقلاب دیجیتال در اواخر قرن بیستم، همواره پرسشی اساسی مطرح بوده است: «نقش انسان در دنیای هنر به کجا میانجامد؟»
امروزه، با ظهور هوش مصنوعی (AI) این پرسش دوباره و با شدتی بیشتر مطرح شده است. هوش مصنوعی نهتنها به عنوان ابزاری برای کمک به هنرمندان، بلکه بهعنوان خالق آثار هنری مستقل به میدان آمده است. این پدیده باعث شده که مرز میان خلاقیت انسانی و تولید ماشینی بیش از هر زمان دیگری مبهم شود.
اما آیا باید از این فناوری بهعنوان یک فرصت برای رشد و تحول هنر استقبال کنیم، یا آن را تهدیدی برای اصالت و هویت هنری بدانیم؟
تا چند سال پیش، هوش مصنوعی تنها نقش یک ابزار کمکی در فرآیندهای هنری را ایفا میکرد. برای مثال، نرمافزارهای ویرایش تصویر، ابزارهای گرافیکی و برنامههای تولید موسیقی همه در زمره فناوریهایی بودند که به هنرمندان در ارتقای کارشان کمک میکردند.
اما امروز با پیشرفت الگوریتمهای یادگیری عمیق، هوش مصنوعی توانسته آثار هنری مستقل و خلاقانه خلق کند. پلتفرمهایی مانند DALL·E، Midjourney و Runway قادر هستند تنها با دریافت چند کلمه بهعنوان راهنما، تصاویری خلق کنند که از نظر کیفیت و جزئیات، به آثار هنرمندان حرفهای شباهت زیادی دارند.
نمونهای شاخص از ورود AI به دنیای هنر در سال ۲۰۱۸ رخ داد؛ زمانی که حراجی مشهور کریستی (Christie’s) برای نخستینبار یک اثر هنری تولید شده توسط هوش مصنوعی را به قیمت ۴۳۲ هزار دلار به فروش رساند. این اتفاق نقطه عطفی بود که توجه جهانیان را به هنر هوش مصنوعی جلب کرد و بحثهای گستردهای درباره جایگاه این فناوری در آینده هنر به راه انداخت.
ورود هوش مصنوعی به دنیای هنر تنها نگرانی و تهدید به همراه ندارد. در واقع، این فناوری میتواند فرصتهای بینظیری برای هنرمندان، گالریها و حتی مخاطبان هنر ایجاد کند:
در کنار فرصتها، ورود هوش مصنوعی به عرصه هنر با چالشهای جدی و بعضاً نگرانکننده همراه است:
در ایران، مفهوم هنر دیجیتال و بهویژه هنر خلقشده با هوش مصنوعی هنوز در مراحل اولیه است. با این حال، نشانههای روشنی از رشد و علاقه به این حوزه دیده میشود.
گالریهایی مانند هیچا در حال ایفای نقش مهمی در معرفی این نوع هنر به جامعه هنری ایران هستند. بهعنوان مثال، نمایشگاه «فرا لحظه» که توسط گالری هیچا برگزار شد، برای نخستینبار تجربه نمایش آثار هنری در متاورس را برای مخاطبان ایرانی فراهم کرد. این رویکرد نشان میدهد که آینده هنر در ایران نیز به سمت همگرایی با فناوریهای نوین پیش میرود.
گالری هیچا با تمرکز بر کیوریشن حرفهای و ایجاد فضاهای تعاملی دیجیتال تلاش میکند تا هنرمندان جوان ایرانی را با ابزارهای نوین آشنا کند و آنان را به حضور فعال در بازارهای جهانی ترغیب نماید. چنین اقدامات فرهنگی و آموزشی میتواند زمینهساز شکلگیری یک اکوسیستم پایدار برای هنر دیجیتال در ایران باشد.
هوش مصنوعی نه دشمن خلاقیت انسانی است و نه ناجی بیچونوچرای دنیای هنر. حقیقت این است که این فناوری ابزاری است که میتواند مرزهای خلاقیت را گسترش دهد، به شرط آنکه بهطور آگاهانه و مسئولانه به کار گرفته شود.
آینده هنر به جای جایگزینی انسان با ماشین، به ترکیب خلاقیت انسانی و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی تعلق دارد.
برای هنرمندان و گالریهایی مانند هیچا، این آینده فرصتی است تا روایتهای جدیدی خلق کنند و هنر را به تجربهای جهانی، در دسترس و چندلایه تبدیل نمایند.
در نهایت، پاسخ به پرسش آغازین این مقاله شاید این باشد: هوش مصنوعی نه فرصت مطلق است و نه تهدید قطعی؛ بلکه بستگی به نگاه ما به آن دارد.
اگر بهعنوان ابزاری در خدمت خلاقیت انسانی به کار رود، میتواند فصل تازهای در تاریخ هنر رقم بزند. اما اگر بدون چارچوبهای اخلاقی و فرهنگی گسترش یابد، خطر از میان رفتن اصالت و هویت هنری را به همراه خواهد داشت.